مترسک اینقدر دستهایت را باز نکن

کسی تو را در آغوش نمیگیرد ، ایستادگی تنهایی می آورد

مـــن برای تنهــــــــــــــــا نبـودن

آدمهای زیادی دور و برم دارم

آن چیزی که ندارم کسی برای ” بـا هــــــــــــــــم بـودن ” است

عشق لذت جستن است و دوست داشتن پناه جستن

بچه هاشوخی شوخی  

به گنجشکها سنگ می زنند و

گنجشکها جدی جدی میمیرند  

آدم ها

شوخی شوخی زخم می زنند.... و قلبها  

جدی جدی می شکنند....

شوخی شوخی لبخند   می زنی و من جدی جدی  

عاشق می شوم

منتظر نمان پرنده ای بیاید و پروازت دهد , در پرنده شدن خویش بکوش

در روزگار جهل , شعور خود جرم است !

وقتی نمیتوانی فریاد بزنی ناله نکن

خاموش باش

قرنها نالیدن به کجا انجامید

تو محکومی به زندگی کردن

تا شاهد مرگ آرزوهای خود باشی!

حسن باران این است
         که زمینی ست، ولی
                آسمانی شده است
                      و به امداد زمین می آید...

هستند

کسانی که روی شانه هایتان گریه می کنند

و وقتی شما گریه می کنید

دیگر وجود ندارند

به خاطر سه چیز هیچ گاه کسی را مسخره نکنید:

چهره،والدین و زادگاه

چون انسان هیچ حق انتخابی در مورد آنها ندارد

لبخند بزن!

بدون انتظار پاسخی از دنیا،

بدان روزی دنیا انقدر شرمنده میشود

که به جای پاسخ لبخند،

با تمام سازهایت می رقصد...

قشنگترین چیزهای دنیا نه قابل دیدن و نه حتی قابل لمس کردن هستند. بلکه باید آنها را با قلب خود حس کنید

برای یک زندگی خوب: مثل سگ کارکن، مثل اسب بخور، مثل روباه فکر کن و مثل خرگوش بازی کن

پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی

کوچه ها را بلد شدم...

خیابان ها را بلد شدم...

ماشین ها را!
مغازه ها را!
رنگ های چراغ قرمز را!
جدول ضرب را حتی!

دیگر در راه هیچ مدرسه ای گم نمیشوم

ولی

هنوز گاهی میان آدم ها گم میشوم!!!

آدم ها را بلد نیستم...

 بزرگترین اقیانوس آرام است، آرام باش تا بزرگترین باشی

بخندیم اما سرمایه ی خنده هایمان اشک های دیگران نباشد !

بـد بیـارے مـالِ وقـتـیـہ ڪـہ , بــــد بــے یــــــارے … !!!

من خوشبختم ...

واين يعني....

خدايي دارم

كه به وقتش دامني ميپوشد قدر تمام دلگرفتگي هايم

و لحظه اي ديگر...

سينه اي دارد مردانه و امن...

تلخ تربن حرف : دوستت دارم اما، شیرین تربن حرف اما دوستت دارم؛ به همین راحتی جابه جایی کلمات زندگی ها را دگرگون میکند

بعضے آهنگا خیلے قشنگـלּ ...
میـנونے چرـآ؟ !
خاطره נارלּ با خوנشوלּ ...
سنگینـלּ ...
حرفــ נلـלּ ...

دررفاقت باوفابودن شرط مردانگیست، ورنه بایک استخوان صدسگ رفیقت میشوند. .

آغوشی میخواهم که نه زن باشد و نه مرد…
خدایا…؟

زمین نمیایی…؟